چکیده
جنبش مردم مصر در 25 ژانویه2011 تحت تأثیر حرکت مردمی تونس شکل گرفت و با گذشت مدت کمی به سرنگونی حسنی مبارک رییس جمهور این کشورمنجر شد.از علل بروز جنبش مردم مصر میتوان به عدم توسعه سیاسی، وضع نامناسب اقتصادی و افزایش آگاهی و بسیج سیاسی مردم مصر در نتیجه رواج تکنولوژیهای ارتباطی نوین اشاره نمود. در اعتراضات مردمی علیه مبارک، نیروها و گروههای مختلف مصری شرکت داشتند، که یکی از مهم ترین آنان، جنبش اخوان المسلمین بوده است.
اخوان المسلمین در مراحل اولیه جنبش سکوت اختیار کرده بود اما بعد از گذشت چند روز با موج اعتراضات مردمی همراه شد و سرانجام نیز بعد از سقوط مبارک به دلیل دارا بودن تشکیلات و سازماندهی گسترده، طی یک انتخابات دموکراتیک و آزاد، قدرت را به دست گرفت اما این جنبش و نماینده ی آن محمد مرسی نتوانستند از عهده ادارهی جامعهی مصر بعد از خیزش 2011 به درستی برآیند و با اعتراضات گسترده مردمی مواجه شدند سرانجام، دولت مرسی در برابر اعتراضات مردمی دچار انفعال شد که فرجام این ماجرا، دخالت ارتش و برکناری مرسی از قدرت بود.
در این پژوهش تلاش خواهد شد تا ضمن نگاهی به خیزش مردم مصر، علل ناکامی محمد مرسی به عنوان رییس جمهور اخوانی مصر بعد از انقلاب، مورد تحلیل قرار گیرد.
کلیدواژهها: اسلام سیاسی، انقلاب مصر، اخوان المسلمین و مرسی.
مقدمه
جنبش اخوان المسلمین- بزرگترین جنبش اسلامگرا در جهان عرب- در سال 1928، در شهر اسماعیلیه و توسط حسن البنا (در مصر) تأسیس شد. شکل گیری این جنبش، نتیجه طبیعی اوضاع سیاسی و اجتماعی و تاریخ معاصر مصر میباشد.
اخوان المسلمین به عنوان یک جنبش اسلامی، برای رسیدن به اهداف خود شامل از بین بردن سلطه اجانب بر مسلمانان، برقراری حکومت اسلامی و بازگشت به اسلام اصیل و به کارگیری آموزههای آن در جامعه، به مبارزه با حکام مصر پرداخت و به همین دلیل در طول حیات خود همواره در چالش با رژیمهای موجود در مصر بوده است اما این جنبش با وجود سرکوبهای دولتی و علاوه بر آن تضادهای داخلی میان اعضای خود جنبش توانسته بود بقای خود را حفظ کند. اخوانیها در تحولات ژانویه 2011نیز هرچند آغازگر جنبش نبودند اما توانستند بر موج بوجود آمده اعتراضات سوار شده و حرکات جدیدی را سازماندهی کنند.
برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید